دوستی خواسته بود در رابطه با قانون حجاب، اختیاری یا اجباری بودن آن بنویسم. در این رابطه ابتدایی ترین نکته ایی که باید مورد توجه قرار گیرد بحث قوانین است. قانون چیست؟
چه کسی قانون را تعیین میکنند؟ روند شکل گیری قوانین در جامعه به چه صورت است.
شاید علوم اجتماعی دوران ابتدایی قدری در ادامه این بحث به ما کمک کند. قانون قراردادی است که در جامعه منعقد میشود و افراد مم به پیروی از آن هستند.
چه کسانی قوانین را تعیین میکنند . خب واضح است خود انسان ها! البته صورت های مختلفی دارد. بنده اعتقاد دارم که قوانین حقیقی و اصلی حیات بشر از سوی پروردگار وضع شده و بواسطه انبیاء به ما رسیده و وم اجرایش را آنها بیان کرده اند. یک صورت دیگر هم موجود است. در جوامع مختلف اندیشمندان هر جامعه در حوزه علمی، آموزشی، روانشناسی و .به نتایجی میرسند و بر طبق این نتایج قواعدی تعیین میکنند. اینگونه میشود که برخی اعمال در جوامع ممنوع است و جریمه به دنبال دارد و اعمال دیگری بلامانع اند. حالا ممکن است کسی باشد که به این مطلب معتقد نباشد که قانون با منشاء الهی صحیح است. یعنی اصلا خدا را قبول نداشته باشد. خب مسئله ایی نیست. حالت دوم را لاجرم قبول دارد. همه ما در شهر یا روستاها زندگی میکنیم و قوانینی بر زندگی ما حاکم است. حتی قبایل بدوی در نقاط ناشناخته قوانین خاص خود را دارند.
فصل مشترک همه قوانین تشخیص فایده و نفع و ایضا وم اجرای آن است. یعنی چه؟ یعنی اگر در جامعه ایی تشخیص داده شود سیگارهایی با درصد نیکوتین فلان برای کودکان سرطان زا هستند استعمال آن در مهد کودک ها ممنوع میشود. نفع و ضرر یک داده علمی توسط دانشمندان جامعه سنجیده میشود و بر اساس اصل ساده نفع و ضرر کاری ممنوع یا لازم میشود. حالا سوال اینجاست که چرا در زمانه ایی که وم پوشش و حد حریم کاملا واضح است اندیشمندان جوامع و قانون گذاران دستور به اجرا و انجام آن نمیدهند؟
درباره این سایت